نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





مریم حیدرزاده


دیگر ملالی نیست

جز نداشتنت٬ نخواستنت٬ راندنت٬ باختنت٬ رفتنت٬ نماندنت٬

با او و هزاران اوی دیگر بودنت٬

بدون مکث پاسخ منفی دادنت.

و عشقی نیست جز عشق به چشمان ناز تا ابد روشنت.

این را برایت نوشته بودم. باز هم مینویسم:

« هر ستاره شبی است که از تو دورم٬ آسمان چه پر ستاره است.»

[+] نوشته شده توسط homan در 2:6 | |







عاشقی خوب دردیه


 

 

هيچ چيز سخت تر از انتظار نيست ، آن هم انتظار لحظه  

 

اي که يک آشنا صدايت کند و به تو بفهماند که دوستت 

 

دارد اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه 

 زيبا مي ارزد ، پس انتظار مي کشم تا آن لحظه زيبا نصيبم شود .  


برای عشق تمنا کن ولی خار نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن . برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق وصال کن ولی فرار نکن . برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن . برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش . برای عشق خودت باش ولی خوب باش.


[+] نوشته شده توسط homan در 2:4 | |







بامن بمون

با من بمان ای عشق جاوید...

 

 

 

 

 

 


 

امشب از دوری تو دلتنگم و غم انگیزترین آهنگم

امشب از غصه و غم لبریزم آه ای عشق مگر من سنگم

برگی از شاخه جدا در پاییز خشک و بی حوصله و کمرنگم

بی تو دهگده ای خاموشم  دور افتاده ترین آهنگم

 

حر ف ناگفته زیاد است ولی حیف در قافیه ها می لنگم.

 


با تک تک سلولهای وجودم حضورت را میطلبم 


با همه عشقم منتظر نشستم


تا از راه برسی و همه احساسمو با کلام عشق نوازش کنی

 


آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم

آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی ، جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم ، حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
 



تقدیم به انکه افتاب مهرش در استان دلم هرگز

غروب نخواهد کرد امشب تمام ستاره های اسمان گریه میکنند

.امشب تمام مرغ های اسمان اشک میریزند.امشب قلبی میشکندو صدای

شکستن قلبم به اسمان میرود.اما نمیدانم چرا به گوش خدا نمیرسد من

صدای شکستن قلبم رابه گوش خود میشنوم باکه بگویم که قلب من عاشق

قلبی است که اصلا قلب نیست قلب من عاشق قلبی است که با سنگهای

بیایان فرقی ندارداگر گناهی به درگاهت کردم مرا ببخش و این همه

عذابم مده اینرا بدان که چشمان من در پناه این پنجره سردوخزان چشم

براه توست وچشمان من اشکهایش را بدرقه راه تو میکند که فقط اینرا

 

بدانی که دوستت دارم همیشه....

 


کاش میشد بوسه ها را قاب کرد   مثل نامه سوی هم پرتاب کرد

 

کاش میشد عشق را تقسیم کرد   مثل یک شاخه ی گل تقدیم کرد

 




عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی


دوستت خواهم داشت بی آنکه بگویم


در دل خواهم گفت بی هیچ گمانی


گوش خواهم داد بی هیچ سخنی


در اغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی ، در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حرارتی ، اینگونه شاید احساسم نمیرد

به دنيا مي آييم تنها براي چند لحظه
اين رويداد غم انگيز زيباست .
ميميريم تنها براي چند لحظه
اين پديده زيبا غم انگيز است.
ديگر چه فرقي مي كند چشمهايمان باز باشديا بسته .
آمدن همان رفتن است
دنيا آنقدر ها هم كه مي گفتند قشنگ نيست...


[+] نوشته شده توسط homan در 1:57 | |







من بودم و تو

 

من بودم و

تو

و یک عــــــــــــــــــــــــــــالمه حرف…

و ترازویی که ســــــــــــــهم تو را از شعــــــــــــرهایم نشان می داد!!!

کاش بودی و

می فهــــــــــــــــمیدی

وقت دلــــتنگی

یک آه

چــــــــقدر وزن دارد…

[ چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391(بازدید ),
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
] [ 17:39 ] [ ♥دخترهمیشه عاشق♥ ] [ نظر بدهید ]

 


اگرمیدانستی...

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم

سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت، عشق را فریاد می کرد.


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم

چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی.


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم

نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم.


ای کاش می دانستی...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم

هرگز قلبم را نمی شکستی
گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است.


[+] نوشته شده توسط homan در 1:49 | |







تکرار

 

از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام...


[+] نوشته شده توسط homan در 1:49 | |







عاشق که میشوی

هميشه همينطور بوده!!!!

عاشق كه مي شوي رهايت مي كنند!!!!! گويي مي آزمايندت!!!

رهايت مي كنند تا ايمان بياورند كه باز ميگردي!!!

رهايت مي كنند تا خود نيز بدانيكه در بندي و راهيجز بازگشت نيست....... در بند آن چشمان زيبا و صدايي كه آرام

است و دلنشين و ترابا عشق پيوند ميدهد،

و همواره ميدان عشق همين بوده است،

عاشقت كنند و رهايت سازند........


[+] نوشته شده توسط homan در 1:48 | |







تو میروی

 

تو ميري و من فقط نگاهت ميکنم، تعجب نکن که چرا گريه نميکنم
بي تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم، ولي براي ديدن تو فقط همين يک لحظه باقيست
هر جا که باشي، چه با من چه با ديگري خوشحاليت آرزوي قلبي من است!
.
.
.
اگه گفتم خداحافظ، نه اينکه رفتنت ساده است، نه اينکه ميشه باور کرد دوباره آخر جاده است
خداحافظ واسه اينکه نبندي دل به روياها بدوني بي تو و با تو همينه رسم اين دنيا
حالا که رفتني شده اي طبق گفته ات باشه، قبول
لااقل اين نکته را بدان: آهن قراضه اي که چنان گرم گرم گرم در سينه مي تپيد دلم بود نامهربان، خداحافظ
.
.
.
نه ديگر شعر ميخوانم نه ديگر شعر ميخواني
نه ديگر قدر ميدانم نه ديگر قدر ميداني
نه ديگر حرف هاي راست نه ديگر زندگي با ماست
همان شد که دلت ميخواست
.
.
.
کاش به جاي جدايي مردن بود ، چون مردن يک لحظه است و جدايي ذره ذره مردن
.
.
.
هنوز نيامده اي خداحافظ ؟
تقصير تو نيست
هميشه همين گونه بوده ، برو اما من پشت سرت دست نه ، دل تکان مي دهم !!
.
.
.
تقصير هيچکس ديگه نيست ، قصه ما تموم شده
حيف همه خاطره ها ، به پاي کي حروم شده
.
.
.
بمون بگو چکار کنم ، دنيا پر از درد و غمه
تموم زندگيم توئي ، تو هم که اخمات تو همه
.
.
.
من و تو دست در دست هم خواستيم آغاز کنيم، پس چرا قصه اين گونه شروع شد: يکي بود، يکي نبود
.
.
.
تو اين روياي سر در گم خدا حافظ گل گندم
تو هم بازيچه اي بودي تو دست سرد اين مردم
خدا حافظ گل پونه که باروني نميتونه
طلسم رو بر داره از اين پاييز ديوونه
.

.
.

گفتي محبت کن برو
باشد خداحافظ ولي
رفتم که تو باور کني
دارم محبت مي کنم
.
.
.
اي کاش آشنائيها نبود يا به دنبالش جدائي ها نبود
يا مرا با او نمي کردي آشنا يا مرا از او نمي کردي جدا
.
.
.
گفتي خدا حافظ. گفتم نمي خواهي مرا؟
باشد…….نخواه…… اما اي کاش مي گفتي چرا؟



[+] نوشته شده توسط homan در 1:47 | |







میخوام عاشق بشم



میخوام عاشق بشم اما........تب دنیا نمی زاره

سر راه بهشت من .......درخت سیب می کاره


[+] نوشته شده توسط homan در 1:46 | |







♥♥♥⓿⏝⓿بخندتالحظه ای كه نفس می كشی وعاشق باش تازمانی كه زندگی می كنی⓿⏝⓿♥♥♥

گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!

گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!

نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!

ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست !



[+] نوشته شده توسط homan در 1:28 | |







کی می خواد مثل تو باشه

 

کی می خواد مثل تو باشه

کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که بی نظیری

مثه تو که با نگاهت ، منو از خودم می گیری

کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که تکیه گاهی

تو به داد من رسیدی،توی تردید و سیاهی

همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه

چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه

عشق تو پناه آخر ، واسه قلب نیمه جونه

کی می خواد مثل تو باشه ، کی مثه تو مهربونه

وقتی که چشای خیسم، دیگه جایی رو نمی دید

جزتوهیچ کس تو دنیا، حال وروزمو نفهمید

همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه

چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه

 تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net


[+] نوشته شده توسط homan در 22:46 | |



صفحه قبل 1 ... 12 13 14 15 16 ... 41 صفحه بعد